ترکیه، روسیه وَ آینده سوریه
برای مرجع وَ عنوان اولیه متن، به عنوان اشاره کنید
روابط میان ترکیه و سوریه به سرعت از وضعیت تیرگی عبور کرده و وارد مرحله دشمنی شده است. به موازات گسترش تنش میان دو کشور، به نظر می رسد شرایط به تدریج برای سوریه دشوارتر می شود؛ هم از نظر داخلی، هم از نظر بین المللی. از زاویه بین المللی، کشورهای غربی برای وارد کردن فشار بیشتر و جدی تر بر رژیم بشار اسد ظرف دو هفته گذشته به مراتب افزایش یافته است. در عین حال متحد استراتژیک سوریه، مسکو، کم کم در حمایت از دمشق تعدیل ایجاد می کند. خبرهای غیررسمی و برخی نشانه ها حاکی از آن است که مسکو به اکراه سناریوی حفظ رژیم سوریه اما کنار گذاردن بشار اسد را پذیرفته است. روس ها البته چنین تغییر سیاستی را منکر شده اند. اما این واقعیت که لندن و پاریس پذیرفته اند به بشار اسد پناهندگی سیاسی بدهند، مبین آن بود که در اصول و به صورت کلی در این خصوص با روس ها مذاکره شده است. و الادلیلی نداشت که لندن و پاریس اعلام کنند که حاضرند بشار اسد و خانواده اش را پناه دهند. باتلاقی که خروج از آن دشوار به نظر می رسد. از قریب به 22 میلیون جمعیت سوریه، 12 درصد علوی هستند. این به معنای آن نیست که همه آن 88 درصد غیرعلوی مخالف رژیم بشار اسد هستند اما می توان گفت که بخشی از آن 88 درصد غیرعلوی خیلی از حرکت اسد حمایت نمی کنند و هر روز که می گذرد شمار مخالفان رو به افزایش است. برخی از سنی هایی که در ارتش سوریه بودند پس از فرار به مخالفان پیوسته اند. به آنان هم که مانده اند بشار، زیاد نمی تواند اطمینانی داشته باشد. از سوی دیگر هزاران سوری غیرعلوی (عمدتا سنی) سلاح به دست گرفته و برای نبردی سنگین و همه جانبه با نظامیان اسد آماده می شوند. اتفاقا عملکرد روسیه و ترکیه، غیرمستقیم بهترین گواه آن است که زمان به سرعت دارد به زیان بشار اسد تغییر پیدا می کند.
رفتار ترکیه آن بود که در جریان زدن هواپیمای نظامی اش از جانب سوری ها واکنش خصمانه ای نشان نداد. حتی دو روز بعد که سوری ها مجددا به هواپیمای نظامی ترکیه شلیک کردند، باز هم ترکیه واکنش نظامی نشان نداد. البته رهبران آنکارا مطالب خصمانه زیادی علیه سوری ها گفتند اما جالب است که هیچ اقدام نظامی به عمل نیاوردند. نیاز به گفتن نیست که غربی ها، ناتو و اعراب از عکس العمل ترکیه حمایت می کردند. اما با علم به اینکه هم مردم ترکیه و هم قدرت های خارجی و هم اعراب از عمل نظامی آنکارا حمایت می کردند، ترک ها جلوی احساسات شان را گرفتند و فقط زبانی به دمشق اعتراض کردند. دلیل اینکه چرا ترکیه واکنش مهمی نشان نداد آن است که آنها گمان می کنند وضع رژیم اسد از درون خود سوریه در حال دگرگونی است. بنابراین چرا ترک ها عکس العمل نظامی نشان بدهند که بشار اسد بتواند ادعا کند که ترکیه با کشورش وارد جنگ شده؟ روس ها هم همینطور. اگرچه، در عرصه دیپلماتیک هنوز همچنان رسمی و قاطع از بشار اسد و سوریه دفاع می کنند، اما در برابر فشار غربی ها عقب نشینی نسبی کرده اند. روس ها با وجود تمایل و منافع شان به دنبال مدلی هستند که کمترین هزینه و خسارت را بپردازند. غربی ها هم همانند ترکیه اصراری به مداخله نظامی ندارند.امید روس ها به توافق احتمالی است که در نشستی که از سوی شورای امنیت برای شنبه 10 تیر اعلام شده. با دعوت نکردن از عربستان، غربی ها عملاروس ها را خلع سلاح کردند. مسکو چگونه می تواند همچنان اصرار کند که ایران هم در نشست اضطراری شورای امنیت برای آینده سوریه شرکت داشته باشد، وقتی غربی ها پذیرفتند که از عربستان دعوت نشود؟ به نظر می رسد که راه حل حفظ رژیم فعلی منهای بشار اسد و تشکیل یک دولت ائتلاف ملی بهترین گزینه ای باشد که روسیه می تواند روی آن حساب کند. اتفاقا این گزینه خیلی محتمل است چون غربی ها هم خیلی روی ساقط کردن کامل حکومت بعثی سوریه اصرار ندارند. آنان می دانند که آلترناتیو سقوط کامل رژیم سوریه پیروزی مطلق اسلامگرایان و سلفی ها خواهد بود. با این تفاوت سایر کشورهای عربی از جمله مصر که در سوریه گروه های لیبرال، سکولار و متمایل به غرب خیلی محدودتر از سایر کشورهای خاورمیانه هستند، با اینکه سقوط رژیم های تونس، مراکش، یمن، مصر و حتی لیبی منجر به حاکمیت مطلق اسلامگرایان نشد چون در همه این کشورها نیروهای غیراسلامگرا هم حضور دارند. اما در سوریه اسلامگرایان بسیار نیرومند هستند و اگر حکومت اسد در نتیجه جنگ داخلی سقوط کند پیروز میدان، اسلامگرایان خواهند بود؛ نکته ای که هم ترکیه، هم روسیه، هم غربی ها و هم سایر اعراب به آن واقف اند. بنابراین به نظر می رسد که گزینه حفظ رژیم و کنار گذاردن بشار اسد کم هزینه ترین گزینه هاست
تهیه وَ تدوین : عـبـــد عـا صـی